فراموشی توکنهای طنز: این نقشه راه رمزارزی ثروتی عظیم ساخت

او هرگز یک میمکوین (Memecoin) نخرید. نه به این خاطر که از ترند جا مانده بود. بلکه چون کاملاً بر روی چیز دیگری متمرکز بود: چشمانداز. هفده سال پیش، کارنیکا ای. یاشوانت، که در دنیای وب۳ (Web3) به آقای کی (Mr. KEY) معروف است، در سن ۱۴ سالگی ترک تحصیل کرد. امروز، او یک کارآفرین دارای ثروت بسیار کلان، بنیانگذار چندین کسبوکار وب۳ و مشاور استراتژیک پروژههای مختلف در صنعت بلاکچین است. او شرکتهایی با بیش از ۱۵۰ نفر کارمند اداره میکند و از دبی، شهری که آن را پایتخت آینده آزادی دیجیتال مینامد، فعالیت میکند. برخلاف بسیاری که چرخههای بازار را دنبال میکنند، استراتژی آقای کی هرگز مربوط به شکار فرصتهای سودآور سریع نبوده است. این استراتژی بر پایه اعتقاد راسخ بنا شده است. و همه چیز با یک اصل شروع شد: درک اینکه شما واقعاً چه چیزی میخرید.
چشمانداز به جای نوسان
در طی یک گفتوگوی اخیر، آقای کی توضیح داد که چگونه به بازار فکر میکند و چرا اکثر مردم در این زمینه اشتباه میکنند. رویکرد او به ظاهر ساده است: سروصدا را حذف کن، بر اصول اولیه متمرکز شو، و مانند یک نهاد مؤسسهای سرمایهگذاری کن، نه مانند کسی که تیترهای خبری را دنبال میکند. او اتریوم (Ethereum) را زمانی که ۱۰۰ دلار بود خرید، و دوباره در قیمت ۳۵۰۰ دلار. او هنوز هم آن را نگه داشته است. او دیده که قیمت آن به زیر ۱۰۰۰ دلار سقوط کرده و حتی پلک هم نزده است. چرا؟
استراتژی او توسط شرایط بازار دیکته نمیشود. این استراتژی در چارچوبها ریشه دارد. زمانی که سرمایهگذاران خرد وسواس دارند که آیا بیتکوین (Bitcoin) به ۷۵۰۰۰ دلار خواهد رسید یا به ۴۵۰۰۰ دلار بازمیگردد، آقای کی از قبل پنج قدم جلوتر فکر میکند.
چرا سرمایهگذاران خرد بازنده میشوند
آقای کی در توصیف دلیل شکست اکثر سرمایهگذاران صراحت دارد. او میگوید: آنها برای برنده شدن سیمکشی نشدهاند. آنها ثروتمند شدن را میخواهند. اما آماده نیستند تا به نوعی شخصیت تبدیل شوند که بتواند در دوران درد مقاومت کند، در عدم قطعیت ثابت بماند، یا در آشفتگی با وضوح فکر کند. او این را از روی بیاعتنایی نمیگوید. او این را به عنوان کسی میگوید که صدها چرخه را دیده است و مشاهده کرده که مردم چگونه استراتژیهای محکم را برای هیجان کوتاهمدت رها میکنند.
به نظر او، ثروت با دنبال کردن ترندها ساخته نمیشود. بلکه با تبدیل شدن به نوعی شخصیت ساخته میشود که در طول آنها مقاومت میکند.
ستونهای استراتژی سرمایهگذاری آقای کی
آقای کی حرکت بازار را دنبال نمیکند. او یک قانون شخصی را دنبال میکند. یک چارچوب که از سقوط بازارها، حبابها و روایتهای نادرست جان سالم به در برده است. در ادامه پایههای رویکرد او آمده است:
تحقیق خودت را انجام بده
آقای کی به تأثیرگذاران یا روایتهای viral اعتماد نمیکند. هر سرمایهگذاری در تحقیق شخصی عمیق ریشه دارد. نه مطالعه سطحی، بلکه درک اساسی از فناوری، تیمها، توکنومیکس (Tokenomics) و زمانبندی. اگر او نتواند ارزش را توضیح دهد، سرمایهگذاری نمیکند.
پول هوشمند را درک کن
سرمایهگذاران خرد واکنشی عمل میکنند. نهادها استراتژیک هستند. آقای کی silently جریان سرمایه را زیر نظر میگیرد که با صبر جمع میشود، نه اینکه در رسانههای اجتماعی اعلام شود. او موقعیتهایی را قبل از crowd میسازد و قبل از اینکه آنها متوجه شوند، از آن خارج میشود.
به دههها فکر کن، نه سالها
او برایش مهم نیست اگر یک دارایی ماه آینده ۴۰ درصد افت کند. برایش مهم است که ده سال بعد به کجا میرسد. این دید بلندمدت به او اهرم میدهد، در حالی که دیگران بر سر نوسانات کوتاهمدت وحشت زده میشوند.
اعتقاد راسخ به جای راحتی
مقاومت در برابر نوسانات نیاز به بیش از یک استراتژی دارد، این کار نیاز به اعتقاد دارد. آقای کی فقط در داراییها سرمایهگذاری نمیکند، او در نتایجی سرمایهگذاری میکند که حاضر است برای آنها منتظر بماند.
Zoom out کن، ساکت بمان
مهمترین تصمیم اغلب این نیست که چه چیزی بخریم، بلکه این است که چه چیزی را نادیده بگیریم. آقای کی حلقه خود را کوچک نگه میدارد، اطلاعات خود را curated میکند و توجه خود را بر روی signal به جای noise متمرکز میکند.
هرگز یک میمکوین
آقای کی هرگز یک میمکوین نخریده است. نه به این خاطر که بلد نبود چگونه بازی کند، بلکه چون او همان بازی را بازی نمیکرد. به نظر او، میمکوینها نشاندهنده ذهنیت کازینویی هستند که توسط hype هدایت میشوند، نه ارزش.
سرمایهگذاریهای او از بیتکوین و اتریوم گرفته تا انتخابهای بلندمدت در زمینه زیرساختها، بر اساس utility، چشمانداز و اعتقاد کلان (macro conviction) پایهگذاری شدهاند. و این ذهنیت چیزی است که باعث شده او در هر چرخه برنده باشد.
سخن پایانی
در دنیای کریپتو هیچ میانبر مخفیای وجود ندارد. هیچ سکه جادویی. هیچ روایت یک بار در عمر که ثروت را تضمین کند. اما وضوح در ذهنیت وجود دارد. داستان آقای کی مربوط به زود اقدام کردن نیست. مربوط به درست بودن و درست ماندن است. همانطور که خودش میگوید:
موفقیت، در این جهان، اول یک ذهنیت است. هر چیز دیگری در پی آن میآید.