فومو موسسات را وادار میکند تا تخصیص ۵ درصدی بیتکوین را دو برابر کنند — مدیرعامل لیزر دیجیتال

تصویب ETFهای بیتکوین نقطه عطفی برای نهادهای مالی
پذیرش نهادی مدتهاست که به عنوان جام مقدس صنعت کریپتو در نظر گرفته میشود. اما از زمان تصویب صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) بیتکوین در ایالات متحده در ژانویه ۲۰۲۴، بحث به این سمت حرکت کرده که چه میزان سرمایهگذاری در این حوزه کافی است. میدان نبرد جدید این است که آیا سرمایهگذاران بزرگ باید بیش از ۵ درصد از داراییهای تحت مدیریت خود را به ارزهای دیجیتال اختصاص دهند یا خیر.
هرگونه تخصیص سرمایه بیش از «آستانه استاندارد تعدیلشده بر اساس ریسک ۱ تا ۵ درصدی» که پیش از سال ۲۰۲۵ مرسوم بود، یک پیروزی برای بیتکوین محسوب میشود. دلیل این امر آن است که这不仅 نشاندهنده اعتماد است، بلکه ثابت میکند نهادها اکنون داراییهای کریپتو را به عنوان بخشی ساختاری از استراتژی سبد سرمایهگذاری خود در نظر میگیرند.
نگاه یک مدیر ارشد به پشت صحنه این تحول
«جِز مهیدن»، بنیانگذار مشترک و مدیرعامل لیزر دیجیتال (Laser Digital)، زیرمجموعه دارایی دیجیتال نومورا (Nomura)، در مصاحبهای به چرایی این حرکت پرداخته است. او در این گفتوگو تشریح میکند که چرا نهادها در حال عبور از مرز ۵ درصد هستند، چگونه ریسکها را در مقابل سود بلندمدت (آلفا) میسنجند و چرا ترس از دست دادن (FOMO) ممکن است نیرویی به قدرتمندی فاکتورهای بنیادی باشد.
انگیزه نهادها: اعتقاد بنیادی یا FOMO؟
سوال: بحثهایی درباره برنامه نهادها برای اختصاص بیش از ۵ درصد از سبدهای خود به داراییهای کریپتو در جریان است. آیا این تغییر بر اساس اعتقاد به فاندامنتالها است یا توسط FOMO هدایت میشود؟
پاسخ Jez Mohideen: افزایش تخصیص سرمایه توسط نهادها به بیش از خط ۵ درصد، بازتابی از ترکیب فاکتورهای ساختاری (ETFها، راهحلهای نگهداری امن (Custody)، استانداردهای حسابداری) و احساسات بازار است. اما شکی نداشته باشید: وقتی همتایان حرکت میکنند، هیچ مدیر ارشد سرمایهگذاری (CIO) نمیخواهد عقب بماند. در اصل، این تغییر توسط پذیرش ساختاری در حال رانده شدن است، اما توسط ترس رقابتی از دست دادن (FOMO) شتاب گرفته است.
آیا بیتکوین میتواند تنوعبخشی واقعی ارائه دهد؟
سوال: اگر کریپتو در دوران رکود همچنان همبستگی بالایی با سهام داشته باشد، آیا میتوان گفت که افزایش تخصیص سرمایه به بیش از ۵ درصد یک تنوعبخشی واقعی است؟
پاسخ Jez Mohideen: همبستگی در دورههای استرس وجود دارد، اما تنوعبخشی فقط به همبستگی در روزهای بحران مربوط نیست؛ بلکه به محاسبات سبد بلندمدت مربوط میشود. ویژگیهای بالقوه مواجهه با کریپتو که توسط برخی نهادها ذکر شده شامل موارد زیر است:
- توزیع بازدهی که با داراییهای سنتی متفاوت است.
- محرکهایی مانند چرخههای پذیرش، نوآوری فناوری و پویاییهای پولی.
- انعطاف تاکتیکی: استراتژیهای کسب سود (Yield)، وامدهی، مشتقات و غیره.
بنابراین، در حالی که در سناریوهای وحشت، کریپتو به نظر میرسد که همراه با داراییهای ریسکی حرکت میکند، اما در طول چرخهها، همچنان جریانهای بازدهی را متنوع میسازد. تخصیصهای بالای ۵ درصد کمتر به همبستگی روزمره مربوط است و بیشتر درباره دستیابی به یک منبع غیرهمبسته سود بلندمدت (آلفا) است.
انتقاد: سوداگرایی در مقابل ارزش آفرینی پایدار
سوال: برخی منتقدان استدلال میکنند که نهادها پتانسیل رشد سوداگرانه (Speculative) را با ارزشآفرینی پایدار بلندمدت اشتباه گرفتهاند. پاسخ شما چیست؟
پاسخ Jez Mohideen: فعالیت سوداگرانه معمولاً ماهیت کوتاهمدت دارد، در حالی که تحولات متمرکز بر زیرساخت ممکن است نشاندهنده تکامل بلندمدت بازار باشد. امروز، ما ETFهای تنظیمشده، پلتفرمهای توکنیزه کردن (Tokenization)، راهحلهای نگهداری نهادی و محصولات سود واقعی (Real Yield) را داریم. این سرمایهگذاری در معماری بلندمدت است، نه فقط شرط بستن بر روی یک معامله.
داراییهای دیجیتال در حال تکامل به یک کلاس دارایی جدید هستند، بسیار شبیه به کاری که سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture) یا بازارهای نوظهور (Emerging Markets) در گذشته انجام دادند. رشد اولیه بیثبات به نظر میرسد، اما منحنی پذیرش اساسی است که ارزش ماندگار خلق میکند. نهادها تفاوت را در شناسایی سرمایهگذاریهای مبتنی بر کاربرد (Utility-driven) در این فضا میدانند. آنها در حال خرید میمکوین (Memecoins) نیستند، بلکه در حال ساختن مواجهه با یک لایه جدید از زیرساخت بازار مالی با اثرات شبکهای (Network Effects) واقعی هستند.
ریسکهای منحصربهفرد بازار کریپتو
سوال: جدا از نوسانات، بازارهای کریپتو با ریسکهای منحصربهفردی مانند هکهای مکرر، شکست قراردادهای هوشمند (Smart Contract) و اقدامات سرکوبگرانه نظارتی مواجه هستند. آیا فکر میکنید نهادها در pursuit of yield چنین ریسکهایی را دست کم گرفتهاند؟
پاسخ Jez Mohideen: از منظر نهادی، این ریسکها به خوبی درک شده و به طور فعال کاهش مییابند. به عنوان مثال، اساسنامه صندوق ما و مدلهای ریسک داخلی ما به صراحت به مسائل ورشکستگی متولی (Custodian)، آسیبپذیریهای قرارداد هوشمند و عدم قطعیت نظارتی میپردازند. وقتی صحبت از بازی نهادی میشود، نهادها به دنبال yield نیستند، بلکه سرمایه را از طریق کانالهای compliant، با انجام تحقیقات دقیق (Due Diligence) و حفاظتهای قانونی و عملیاتی robust مستقر میکنند.
آیا نهادها با ریسک سیستماتیک مواجه میشوند؟
سوال: اگر تخصیص سرمایه به رشد خود ادامه دهد، آیا مواجهه نهادی با کریپتو میتواند به یک ریسک سیستماتیک (Systemic Risk) تبدیل شود، همانطور که در بحران وامهای مسکن subprime در سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد؟